<$BlogRSDURL$>

اديبی از گوگان

Thursday, June 24, 2004¶ 8:10 PM

 

گاه از اين بيهودگي آسوده‌ام
گاه دريا را به ديده سوده‌ام
گاه در پايان يك روز غمين
اندكي با درد خود غيلوده‌ام.
****
گاه با درد آشنايان دلم
گاه با بيگانگان خوشگلم
گاه با درد دل خود مشكلم
گاه هم مشكي براي مشكلم.
****
اينها براي چيست؟
براي زنده بودن
يا زندگي را سودن
براي هرچه باشد
بهتر از در كوچه بودن
از براي مردم آزاري است.
 

Post a Comment

من شاعر نيستم اما گاهی دلم ميگيرد و ساز شاعري ميزنم. و به قول سهراب پدرم وقتی مرد پاسبانها همه شاعر بودند.

صفحه اصلی
آرشيو
فرستادن نظرات

جنين شناسي
اصول پيشگيري
بيماريهاي طيور

شعر آذری
شعر فارسی


آرشيو

09/01/2003 - 10/01/2003 10/01/2003 - 11/01/2003 11/01/2003 - 12/01/2003 12/01/2003 - 01/01/2004 01/01/2004 - 02/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 12/01/2005 - 01/01/2006

[Powered by Blogger]