<$BlogRSDURL$>

اديبی از گوگان

Monday, September 22, 2003¶ 5:45 PM

 

آغاز را

بايد آغاز را تا انتها
تا پای سرو
تا گلستان صفا
تا عشق
تا مرز وجود
تا پایان جود
باید ستود.
بايد انديشه را
تا مرز بود
تا فرامرز سجود
تا به يک لحظه نگاه آشنا
تا به يک دريا و رود
تا فرامرز درود
بايد ستود.
بايد آن آيينه را
آن فرامرز زمين کينه را
آن نگه دار رموز سينه را
آن وفادار قلوب مومنان
مومنان عشق را
تا رسيدن به نگاه عاشقی
تا وصول يک برات بی ريا
بايد ستود
بايد ستود.
 

Post a Comment

من شاعر نيستم اما گاهی دلم ميگيرد و ساز شاعري ميزنم. و به قول سهراب پدرم وقتی مرد پاسبانها همه شاعر بودند.

صفحه اصلی
آرشيو
فرستادن نظرات

جنين شناسي
اصول پيشگيري
بيماريهاي طيور

شعر آذری
شعر فارسی


آرشيو

09/01/2003 - 10/01/2003 10/01/2003 - 11/01/2003 11/01/2003 - 12/01/2003 12/01/2003 - 01/01/2004 01/01/2004 - 02/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 12/01/2005 - 01/01/2006

[Powered by Blogger]