<$BlogRSDURL$>

اديبی از گوگان

Monday, September 22, 2003¶ 5:32 PM

 

به خاطر آبی
تو که ميگويی بيا تا نا کجا ...... با تو تا بی انتهای روز و شب ...... تا مرز نور ... تا فرامرز عبور ... تا به راه عشق ... تا اندازه امید و مهر .... تا فرامرز سپهر خواهم آمد.
عشق را در پای خواهم شناخت .... نام را در پای تو خواهم فکند...
نامه را پاره خواهم کرد اگر با تو باشم.
 

Post a Comment

من شاعر نيستم اما گاهی دلم ميگيرد و ساز شاعري ميزنم. و به قول سهراب پدرم وقتی مرد پاسبانها همه شاعر بودند.

صفحه اصلی
آرشيو
فرستادن نظرات

جنين شناسي
اصول پيشگيري
بيماريهاي طيور

شعر آذری
شعر فارسی


آرشيو

09/01/2003 - 10/01/2003 10/01/2003 - 11/01/2003 11/01/2003 - 12/01/2003 12/01/2003 - 01/01/2004 01/01/2004 - 02/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 12/01/2005 - 01/01/2006

[Powered by Blogger]