<$BlogRSDURL$>

اديبی از گوگان

Monday, September 22, 2003¶ 5:32 PM

 

بی عنوان
بنازم به اوضاع قمر در عقرب فعلی
انسان حتی در خلوت خود نيز از ديوصفتان می ترسد و جرات حرف زدن ندارد.
بسوزی ای دل که زبان سخن با خويش نيز نداری
و بميری ای تن که نای دل را از زبان خویش نتوانی گفت
آه ای آدما تا به کی ديدن و شنيدن و سکوت
 

Post a Comment

من شاعر نيستم اما گاهی دلم ميگيرد و ساز شاعري ميزنم. و به قول سهراب پدرم وقتی مرد پاسبانها همه شاعر بودند.

صفحه اصلی
آرشيو
فرستادن نظرات

جنين شناسي
اصول پيشگيري
بيماريهاي طيور

شعر آذری
شعر فارسی


آرشيو

09/01/2003 - 10/01/2003 10/01/2003 - 11/01/2003 11/01/2003 - 12/01/2003 12/01/2003 - 01/01/2004 01/01/2004 - 02/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 12/01/2005 - 01/01/2006

[Powered by Blogger]