<$BlogRSDURL$>

اديبی از گوگان

Monday, September 22, 2003¶ 5:31 PM

 

ای اشک
امشب ای اشک به درد دل من تسکينی
آخر ای اشک تو همدرد من مسکينی
من ز تو کاهش جان دارم و تو
تا ابد همره اين غصه نا همگينی
من زتو کاهش درد دل خود ميخواهم
تو زمن غصه درد و ستم غمگينی
آخر ای اشک ز دست تو کجا بايد شدن
تا ابد همره اين غصه نا همگينی.
 

Post a Comment

من شاعر نيستم اما گاهی دلم ميگيرد و ساز شاعري ميزنم. و به قول سهراب پدرم وقتی مرد پاسبانها همه شاعر بودند.

صفحه اصلی
آرشيو
فرستادن نظرات

جنين شناسي
اصول پيشگيري
بيماريهاي طيور

شعر آذری
شعر فارسی


آرشيو

09/01/2003 - 10/01/2003 10/01/2003 - 11/01/2003 11/01/2003 - 12/01/2003 12/01/2003 - 01/01/2004 01/01/2004 - 02/01/2004 04/01/2004 - 05/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 12/01/2005 - 01/01/2006

[Powered by Blogger]